خداوند دل فرعون را سخت کرد!
در فصلهای سوم و چهارم کتاب خروج، از سلسله کتب تشکیل دهندۀ کتاب مقدّس، با نقشۀ خداوند برای نجات بنی اسرائیل از شرّ فرعون آشنا می شویم. خدا به موسی می فرماید: «پس اكنون بيا تا تو را نزد فرعون بفرستم، و قوم من، بني اسرائيل را از مصر بيرون آوری.»(خروج، باب3، آیه10؛ ترجمه قدیمی) و خداوند طبق آیات ابتدایی باب چهارم به موسی معجزاتی نیز عطا می کند. ولی در آیه 21 باب 4 از کتاب خروج، با آیۀ عجیبی روبرو می شویم.
ترجمه قدیمی مسیحیان، آیه را اینگونه مطرح می کند:
«و خداوند به موسي گفت: چون روانه شده، به مصر مراجعت كردي، آگاه باش كه همۀ علاماتي را كه به دستت سپرده ام به حضور فرعون ظاهر سازي، و من دل او را سخت خواهم ساخت تا قوم را رها نكند.»
و در ترجمه تفسیری مسیحیان بدین شکل آمده است:
«خداوند به او فرمود: وقتی به مصر رسيدی، نزد فرعون برو و معجزاتی را که به تو نشان داده ام در حضور او ظاهر کن؛ ولی من قلب فرعون را سخت می سازم تا بنی اسرائيل را رها نكند.»
اینجا جای سؤال است که خدا چرا قلب فرعون را سخت می کند؟ از یک طرف می خواهد بنی اسرائیل را آزاد کند و موسی را به نزد فرعون می فرستد و از طرف دیگر قلب او را سخت می سازد تا قبول نکند؟ فقط می توان نتیجه گرفت که او در کنار نقشه برای نجات بنی اسرائیل، نقشه ای نیز برای فرعون کشیده است، و اینجا تناقضی در نقشۀ خدا نیست، بلکه با دو نقشۀ مختلف روبرو هستیم.
ولی نقشه برای نابودی فرعون، آیا در این مرحله معقول است؟ ما هم در اسلام داریم که خدا بر چشمان برخی پرده می افکند که حق را نبینند و گمراه شوند، ولی آنهایی که در اسلام خدا با آنها این کار را می کند، قبلاً دعوت اسلام را شنیده اند و انکار کرده اند و لایق نوعی عذاب در همین دنیا شده اند و این گمراهی از سوی خدا نیز مجازات همان انکار دعوت خداست؛ ولی آیا این در مورد فرعون هم معقول است؟ او که هنوز پیامبری به خود ندیده است تا بخواهد با حرف خالص خدا آشنا بشود. چرا خدایی که کتاب مقدّس معرفی می نماید، صبر نمی کند تا ابتدا موسی معجزات را ارائه بدهد و بعد اگر او ایمان نیاورد، قلبش را سخت کند؟
سلام. هدف این وبلاگ به هیچ وجه اهانت به عقاید دوستان مسیحی نیست. خدا خود میداند که ما مسلمانان چقدر حضرت عیسی(ع) و مادر بزرگوارش مریم مقدّس(س) را دوست داریم. از مسیحیان هم نفرتی در دل نداریم، بلکه آنها را دوست داریم.