با عرض سلام، خدمت خوانندگان گرامی. بخش بعدی بحث را به قرار ذیل، مشخص شد:

 

شروع بحث

 

فرمایش:

دلایل و آیاتی که شما به عنوان ادله مطرح کردید خارج از بحث اصلی و تثلیث است،پولس  و داریوش زیبا و نازیبا دلایلی بر رد تثلیث نیستند، شما با فرافکنی سعی در مغلطه دارید...

پاسخ:

یکی از مغالطات شناخته شده در علم منطق، مغالطۀ «این مغالطه بود» می باشد. شما در متن فوق فقط یک سری اتهام را بدون هرگونه دلیل مطرح کردید. ادعای شماست که این آیات خارج از بحث اصلی و تثلیث هستند. ما بحث داریوش زیبا و نازیبا را به عنوان دلیل بر ردّ تثلیث ندانستیم، این شما هستید که قصد فرافکنی دارید

 

فرمایش:

 با دقت در مضمون آیاتی که از پیدایش آورده شد ،می توان فهمید که متکلم ،یهوه خداست،  دلیل از این واضح تر ، را باید ساخت که خالی از بدعت نیست..

پاسخ:

سخنان شما، ربطی به عرایض بنده ندارد.

 

فرمایش:

در آیات زیادی به یکی بودن یه شخص تثلیث اشاره شده است که نمونه های ذکر کردیم.مثال پولس و ... با بحث یکی بودن سنخیت ندارد چرا که آیات خود کاملا واضح و گویا هستند

پاسخ:

ادعای شماست که سنخیت ندارد. بله آیات واضح و گویا هستند، و بدون تفسیر شما، بر تثلیث دلالت نمی کنند.

 

تعالیم مسیح

 

فرمایش:

برادر عزیز تمام تعالیم از خود مسیح به ما منتقل شده است ،و به عقیده شما ،از یک پیامبر و واقف به غیب صادر شده است.و به هیچ وجه خلاف کتاب مقدس نیست،چرا که کلام خدا و به قول شما پیامبر اوست. اگر نظری مخالف دارید ،دلیل بیاورید.

پاسخ:

بار اثبات، به دوش مدّعی است. شما ادعا می کنید تمام تعالیم از خود مسیح به شما منتقل شده است، و شما هستید که باید این ادعا را ثابت کنید.

  البته برای چندمین بار عرض می کنم، بحث ما بر سر الفاظ کتاب مقدّس نیست، بلکه بر سر تفسیر مطالب کتاب مقدّس است.

 

 

فرمایش:

آنگاه آن ۱۱ شاگرد به دلیل بر کوهی که ایساب ایشان فرموده بود رفتند چون در آنجایی سارا دیدن او را پرستش کردند اما بعدش کردند و آنگاه ایزان نزدیک آمد و ایشان فرمودند تمامی قدرت در آسمان و بر زمین به من سپرده شده است بروید و همه قومها را شاگرد سا زید و ایشان را به نام پدر و پسر و روح القدس تعمیر دهید و به آنان تعلیم دهید که هر آنچه به شما فرمان داده ام به جا آورند اینک من هر روزه تا پایان این اثر با شما هستم انجیل متا فصل ۲۸ آیات ۱۶ تا ۲۰..⁦

شاگردان همان طور که از نامشان پیداست شاگردان مسیح بوده اند و از او تعلیم گرفتند و مسیح دستور داده است که همه قومها را شاگرد سازند و به آنها تعلیم دهند که هر آنچه عیسی به شاگردان تعلیم و فرمان داده است انجام دهند.

پاسخ:

خیلی جالب است! از خود کتاب مقدّس دلیل می آورید بر این که شاگردان این تعالیم را از حضرت عیسی گرفته اند و در کتاب مقدّس درج کرده اند!

  البته در همین آیاتی هم که ذکر کردید، تصریحی در این که تعالیم مسیح، عیناً مطالب عهد جدید را تشکیل می دهند نیامده است.

 

 

پاسخ کتاب مقدّسی به نقد منطقی!

 

فرمایش:

پاسخ به دلایل شما بر اساس کتاب مقدس است و خارج از آن نیست.اما جالب اینجاست که شما کاملا حق به جانب هستید ، و دلایل خود را کاملا به جا و صحیح و کاملا درست و مطابق اصول میدانید ،در حالیکه، از نظر خودتان صحیح است و باید یک متخصص به علم الهی نظر بر رد یا درستی دلایل بدهد نه اینکه خودتان ،خودتان را تایید کنید و هرچه دوست دارید به عنوان دلیل و بر اساس استدلال اسلامی تان بیاورید و آن را هم صحیح بدانید..

پاسخ:

  اولاً شگفت آور است که ما از نقد عقلی صحبت می کنیم و شما می خواهید با دلایل کتاب مقدّسی، ما را قانع کنید!

 

ثانیاً بنده نسبت به دلایلم تعصبی ندارم. بفرمایید کجای دلایل من غلط است، تا اصلاحشان کنم.

 

 ثالثاً هر عاقلی به این متد شما برای تشخیص صحیح بودن دلیل می خندد. اگر دلایل من ایرادی دارد، بگویید. مبنا متخصصین علم الهی نیستند، و سخن شما مصداق بارز مغالطۀ «توسل به مرجعیت» است.

 

رابعاً شما چون خودتان بر اساس دید مسیحیت، استدلال می کنید، گمان می کنید که من هم مثل شما، اساس را دید دینی خودم قرار داده ام، ولی اینطور نیست و من مثل شما نیستم.

 

 

 

خرد ستیزی!

 

فرمایش:

برادر عزیز اگر درست متن را می‌خواندید متوجه میدمی شدیکه بحث بر سر فلسفه و منطق نیست ،بلکه صحبت از رد  اعتبار عقل است .که نتوانسته حتی در افراد بزرگی که ادعای داشتن عقل می کنند یک توافق نظر بوجود بیاورد.عقل  همیشه متناقض و ناقص است .

پاسخ:

اولاً این فرمایشات شما مدرک معتبری بر خردستیز بودن مسیحیت هستند.

 

ثانیاً شما از کجا فهمیدید که عقل همیشه متناقض و ناقص است؟ هر توضیحی که بیاورید، یک بررسی عقلی محسوب خواهد شد، پس از عقل علیه عقل استفاده کرده اید!! از کجا می دانید که در بررسی عقلی شما اشتباهی رخ نداده است؟ هر چه باشد عقل را متناقض و ناقص می دانید.

 

 

 

اعتراف بزرگ

 

فرمایش:

تثلیث توجیه عقلی ندارد و گفته خدای تبارک و تعلیمات مسیحیت است .

پاسخ:

از این اعتراف شما سپاسگزارم. ما قصد داشتیم در مورد منطقی بودن تثلیث مناظره کنیم، و شما با همین جمله، کلّ مناظره را واگذار کردید!

 

  البته خدای متبارک و تعلیمات کتاب مقدّس، نیز تثلیث را تعلیم نمی دهند، ولی تعلیمات مسیحیت، با سوءتفسیر کتاب مقدّس، تثلیث را تفسیری درست از کتاب مقدّس جلوه می دهند

 

 

تکرار مکرّرات

 

فرمایش:

و همانطور که شما نمی توانید به روح خود که جزء غیر مادی وجود شماست تسلط داشته باشید ،نمی توانید به کنه وجود و عقل خدا ،پی ببرید..فقط تا این حد میتوانیم بفهمیم که خودش مکشوف کرده و اگر هم میخواهید ایراد بنی اسراییلی بگیریدبهتر است اول تمام آنچه را که جزء عالم ماده است و عقل ما قادر به درک و پاسخگویی چراها و چگونگی آنها،نیست را توضیح بدهید،،مثلا ابهامات راجه به  جهان آفرینش ،یعنی کهکشان و دریا و کوهها و زیر زمین و.را که سئوال مانده اند و کسی نمی داند ،.جواب بدهید  ،و ثابت کنید عقل شما همه چیز را میداند، کاملا درست و صحیح به شکلی که قابل استاد و اعتماد هم باشد تا بعد برسیم به عالم مجرد و خدا و نقش و دقت عقل در تشخیص غلط و درست خدایی

پاسخ:

برادر مسیحی، چرا سخنان خود را تکرار می کنید؟ ما به این ادعاها جواب دادیم. اگر پاسخی دارید به جوابهای ما بدهید و بحث را به عقب بر نگردانید. عرض شد که تثلیث مشکلش خارج بودن از دسترس عقل نیست، بلکه مشکلش خلاف عقل بودن است. چیزی که خارج از دسترس عقل باشد، عقل نمی تواند آنرا ردّ و تأیید کند، ولی عقل تثلیث را با برهان رد می کند. لطفاً به جای تکرار، پاسخی که به این سخنان داده ایم، جوابی منطقی بدهید

 

 

تعریف تثلیث

 

فرمایش:

اتفاقا تعریف تثلیث بسیار جامع و کامل است و اتفاقا جمله ای است که اساتید ما ،سر کلاس استفاده کرده اند.

ازمعنی در اشخاص، کثیر ،حمل بر ترکیب نشود ،خدای ما یکتاست همان یهوه که در ذات واحد و در اشخاص سه شخص است..بهتر است برای درک بهتر کمی در الهیات مسیحی، مطالعه کنید.

پاسخ:

 تعریف شما از تثلیث، تعریفی مودالیستی است، که از دیدگاه راستکیشی مسیحی، بدعت محسوب می شود. اگر اساتید شما هم سر کلاس چنین تعریفی از تثلیث آورده اند، که باعث شگفتی است، ولی بهتر است شما برای درک بهتر الهیاتتان مطالعه کنید، تا به جای تثلیث راستکیش، مودالیسم را تحویل ما ندهید.

 

 

فرمایش:

برای حل بحث تثلیث توصیه میکنم سواد الهیاتی و تفسیری تان در مورد کتاب مقدس را بالا ببرید ، موضوع کم کن برایتان باز می شود.

پاسخ:

  جوک بامزه ای بود. فعلاً که این شما هستید که سواد الهیاتی ندارید و مودالیسم و تمثیل تخم مرغ را مطرح می نمایید. سواد تفسیری هم از کتاب مقدّس ندارید، تا جایی که به جای استدلال به کتاب مقدّس، وارد مغلطه می شوید؛ ولی در عوض حسابی اعتماد به سقف دارید.

 

 

 

باز هم جنگ شخصی!

 

فرمایش:

کاملا مشخص است که شما به الهیات، آیات آشنایی ندارید و فقط قصد بازی  با کلمات را دارید، اگر کمی الهیات و تفسیر کتاب مقدس را مطالعه کنید به شما در درک مطالب کمک خواهد کرد. متاسفانه همانطور که گفتم شما تفکرات خودتان را ملاک قرار میدهید و از آنجا که اطلاعات الهیاتی ندارید حق دارید کمی ،گیح شوید..

پاسخ:

توسل دوبارۀ شما به مغالطۀ «جنگ شخصی» نشانگر خالی بودن دست شما از هرگونه استدلال است. این شما هستید که کتاب مقدّستان را درک نکرده اید و در الهیات مسیحی، آنقدر ضعیف هستید که قادر نیستید مودالیسم را از غیرمودالیسم و بدعت را از غیربدعت، تشخیص بدهید. آیاتی را از کتاب مقدّس خودتان، با ترجمۀ خودتان، آوردیم که هیچ جوابی برای آنها ندارید و فقط با کلمات بازی می کنید، پس این شما هستید که هیچ آشنایی با کتاب مقدّستان ندارید. این کتاب برای شما یک معمّاست و در ادامه و ذیل مطالبی که خواهد آمد، با کتاب مقدّستان آشناتر خواهید شد! و امیدوارم زین پس، در زمینۀ الهیات خودتان، گیج نشوید.

 

 

باز هم حرفهای تکراری!

 

فرمایش:

همانطور که پدر و پسر و روح القدس در ذات یکی و هرسه خدا هستند ،اما در اشخاص کثیر و دارای تمایز ند ،اینجا دقیقا به تمایز اشخاص تثلیث اشاره شده است.

پاسخ:

در پست پیشین توضیح دادیم که این سخن، به معنای مرکّب بودن اشخاص تثلیث است، که با بساطت خدا ناسازگار است. به جای تکرار سخنانتان، به جوابی که به شما داده شد، جوابی بدهید تا بحث جلو برود.

 

 

مثال تخم مرغ!

 

فرمایش:

اینحا مثالی نیاورم هر چند اصلا صحیح نیست اما برای روشن شدن موضوع می گویم..

تخم مرغ را در نظر بگیرید ،تخم مرغ یک شئی واحد است به این تخم مرغ..

اما سه قسمت پوسته و زرده و سفیده دارد..

این سه از هم جدا نبوده در ارتباط باهم هستند و هر سه با هم یک  تخم مرغ هستند.حدای از هم نیستند در حالی که با هم تمایز دارند ولی یک شئی هستند.

البته این مثال اشکالاتی دارد اما جهت درک موضوع آورده شد.

پاسخ:

جالب است! مثال غلط برای توضیح دادن تثلیث! در تثلیث، هر شخص به خود خود خداست. حالا من از شما می پرسم: آیا پوسته، تخم مرغ است؟ آیا سفیده تخم مرغ است؟ آیا زرده تخم مرغ است؟ اینها اجزای تخم مرغ هستند، نه خود تخم مرغ، و البته خدا بسیط است، ولی تخم مرغ حاصل ترکیب سفیده و زرده و پوسته، است، پس نمی تواند بسیط باشد.

  تمثیل شما فقط اشکالاتی ندارد، اساساً به بیراهه رفته اید و مثالی بسیار باطل را به کار برده اید.

 

 

دلیل مصلوب شدن مسیح

 

به خوبی روشن است که آیاتی که آوردید ربطی به مصلوب شدن حضرت عیسی ندارد، زیرا یهودیان در اینجا، قصد سنگسار کردن حضرت عیسی را دارند، نه مصلوب کردن ایشان را. اگر کتاب مقدّس را دقیقتر می خواندید، می دانستید که زمانی حکم به مصلوب کردن مسیح داده شد که او تأیید کرد که «مسیح، پسر خدای متبارک» است (مرقس14: 64-60) نه اینکه او را به خاطر ادعای خدا بودن مصلوب کرده باشند

 

فرمایش:

علت مرگ نسیه ادعا به خدا بودن ،بوده است ،این آیه که آوردم جهت اعلام ادعای خدایی مسیح بود، که عامل مرگش شد. پسر خدا بودن خود دلالت بر الوهیت مسیح دارد.

ولی، متاسفانه شما فقط درگیر سطر و ستون و کلمات هستید و غافل از هدف متن و درک آن

پاسخ:

  تمام مذاهب یکتاپرست مسیحی، عیسی را پسر خدا می دانند و از آن نتیجه به الوهیت مسیح نمی گیرند. طبق کتاب مقدّس، یهودیان هم فرزندان خدا هستند(مزامیر82: 6) ولی حتی خود شما هم یهودیان را خدا نمی دانید. کسی که غافل از هدف متن و درک آن است، خود شما هستید.

 

فرافکنی به بحث پیامبران دروغین

 

فرمایش:

میوه بد  منظورش داعش و طالبان هستند که ثمره اسلام اند و به نام اسلام آمده اند.کشتار و زندانی کردن مسیحیان و به خاک و خون کشیدن جوانان میوه بد است.

 

پاسخ:

من فکر نمی کنم کتاب مقدّس شما، با داعش و طالبان مشکلی داشته باشد. داعش و طالبان، همان کارهایی را می کنند که یهوه به آنها امر کرده است:

 

  «اما از شهرهای این امتهایی كه یَهُوَه‌ خدایت تو را به ملكیت میدهد هیچ ذی‌نفس را زنده مگذار. 17 بلكه ایشان را یعنی حتیان و اموریان و كنعانیان و فَرِز‌ّیان و حِو‌ّیان و یبوسیان را چنانكه یَهُوَه خدایت تو را امر فرموده است بالكل هلاك ساز.» (تثنیه20: 17-16)

 «یَهُوَه صبایوت چنین میگوید: آنچه عمالیق به اسرائیل كرد بخاطر داشته‌ام كه چگونه هنگامی كه از مصر برمی‌آمد با او در راه مقاومت كرد. پس الآن برو و عمالیق را شكست داده جمیع مایملك ایشان را بالكل نابود ساز و بر ایشان شفقت مفرما بلكه مرد و زن و طفل و شیرخواره و گاو و گوسفند و شتر و الاغ را بكُش.» (اوّل سموئیل15: 3-2)

 

  البته داعش و طالبان به اندازۀ خدای کتاب مقدّس خشن نیستند! در طول تاریخ، و به خصوص در جنگهای صلیبی، مسیحیان به خوبی نشان داده اند که از داعش و طالبان خشنتر هستند. راستی کسی دو مرتبه دستور استفاده از بمب اتم را داد، مسیحی بود یا مسلمان؟

 

 

فرافکنی به بحث پیامبری بعد از مسیح

 

فرمایش:

باوضوح این آیه که خودتان فرمودید، حیران مانده‌ام که چطور می توانید نبود پیامبری بعد از مسیح را توجیه کنید؟؟؟؟

پاسخ:

  من آیه ای نیاوردم، من گفتم تمام سخنان مسیح در اناجیل چهارگانه ثبت نشده است، تا بخواهیم مطمئن باشیم که مسیح پیشگویی آمدن هیچ پیامبری را نکرده است. امّا گویا یادتان رفته است که پولس بعد از مسیح، پیامبر شد!!

 

 

 

 

فرافکنی به قرآن

 

فرمایش:

یک سئوال دارم ،شما بر چه استدلالی قرأن را به محمد نسبت میدهید؟؟؟...

پاسخ:

وسط بحث تثلیث، یاد قرآن افتاده اید؟!

 

 

فرافکنی به نویسندۀ اناجیل

 

فرمایش:

متاسفانه و باز هم متاسفانه ضعف اطلاعاتی شما،عامل سردر گمی تان شده است. شما در مورد نویسنده اناجیل چه میدانید.؟؟ ...

پاسخ:

 برای خودتان متأسف باشید که آنقدر بی اطلاع و سردرگم هستید که حتی قادر نیستید درک کنید که وسط بحث تثلیث، جایی برای این فرافکنیها نیست.

 

فرافکنی به بحث اهل کتاب بودن مسیحیان!

 

فرمایش:

پس چرا مسیحیان را اهل کتاب می خوانید اتفاقا در ابتدای بحث و معرفی مناظره من را نیز برادری از اهل کتاب معرفی کردید....

پاسخ:

بحث اهل کتاب بودن شما، چه ربطی به تثلیث دارد؟

 

فرافکنی به شبهۀ تحریف قرآن

 

فرمایش:

از لحاظ بحث تحریف چرا قرآن خودتان را تحریف شده نمی دانید چرا که:...

 پاسخ:

ما اصلاً با بحث تحریف کاری نداریم. بحث تحریف یا حفظ کتاب مقدّس و قرآن، ربطی به بحث ما ندارد. اگر خواستید در بحثی مجزا باید پیرامونش بحث کرد

 

 

فرافکنی به بحث تعامل مسلمین با نامسلمانان

 

فرمایش:

آنان که نجس می دانند از که حکم گرفته اند؟؟...

 پاسخ:

اگر اصرار دارید باید بحثی جداگانه در این مورد برگزار کنیم. فعلاً فقط راجع به تثلیث حاضر به بحث با شما هستم

 

 

تثلیث و لزوم ایمان به تورات

 

فرمایش:

تثلیت در کلام خدا جاری است بدون ایمان به تورات و کلام خدا بحث در مورد تثلیث،حبط و باطل است.سما موضع خود را در مورد کتاب خدا و کلامش مشخص کنید تا بحث ادامه یابد.

پاسخ:

 اتفاقاً با ایمان به تورات و کلام خدا، تثلیث بهتر حبط و باطل می شود. شما می بینید که بحث را به کل از محور اصلی خارج کرده اید و کارتان به جنگ شخصی و فرافکنی کشیده است. چرا؟

 

  در مورد کتاب مقدّس، عرض کردیم که ما به داکترین توحیدی کتاب مقدّس، پایبند هستیم، یعنی اگر فرض را بر حفظ کامل کتاب مقدّس بگیریم نیز، تثلیث مردود است. پس در این بحث، اصلاً ادعای تحریف کتاب مقدّس را نداریم.

 

 

 

 انکار تثلیث در کتاب مقدّس

 

حال برای پیش بردن بحث لازم می دانم، نشان بدهم کتاب مقدّس، گذشته از این که تثلیث را تأیید نمی کند، آنرا انکار نیز می نماید. طبق فرمول تثلیث پدر و پسر و روح القدس، غیر از یکدیگر هستند، ولی هر سه، یک خدا هستند. حال به این آیه توجه کنید:

«ولی از آنروز و ساعت غیر از پدر هیچكس اطّلاع ندارد نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم.» (مرقس13: 32)

طبق این آیه چیزی در جهان هست که پدر می داند و پسر نمی داند. پس پسر نقصان علم دارد، و نمی تواند خدا باشد، و نظر به این که خدا بودن یکی از شخصیتهای تثلیث، رد می شود، خود تثلیث نیز انکار می گردد

 

حال این آیه را بخوانید:

«زیرا همچنان كه پدر در خود حیات دارد همچنین پسر را نیز عطا كرده است كه در خود حیات داشته باشد.» (یوحنا5: 26)

اینجا نیز می بینیم که حیات را پدر به پسر عطا کرده است، در حالی که خدا، خود همه چیز دارد نیازی نیست که کسی چیزی به او عطا کند

 

***

به امید خوشنودی خدا از این مطلب