به انجیل برنابا، استناد نکنید
یکی از بدترین اشتباهات در نقد و یا دفاع، این است که یک سند غیرمعتبر را ملاک قرار بدهیم. با این کار، به مخالفین اجازه می دهیم به ما بتازند و با محکوم کردن سند ما، سخنان خود را حق نشان بدهند.
یکی از این اسناد غیرمعتبر، انجیل برنابا است. در زیر مقاله ای به نقل از سایت ویکی سازمان مردمی اسلام و مسیحیت، می خوانید. خودتان قضاوت کنید که چقدر این انجیل بی سند و فاقد اصالت است:
انجیل برنابا، نام کتابی است منسوب به برنابا که از مسیحیان عصر رسولان شمرده شده است.کشف این کتاب، حرف و حدیثهای زیادی را به دنبال داشته است. از یک سو شواهد تاریخی، از قدمت این انجیل خبر میدهند و از دیگر سو، نسخهی معتبری از این انجیل که به قرون پیش از اسلام باز گردد در دست نیست. مسیحیان همواره با اطمینان، از جعلی بودن این کتاب سخن راندهاند. در مقابل مسلمانان در مواجهه با این کتاب، به دو دسته تقسیم شدهاند، برخی آن را مجعول و برخی آن را معتبر دانستهاند.
برنابا کیست؟
آنگونه که از کتاب اعمال رسولان بر می آید، نام وی یوسف، از خاندان لاوی و متولد قبرس بوده است.[1] در عهد جدید از وی به عنوان مردی صالح یاد شده است.[2] او کسی است که پولس را نزد رسولان آورد و داستان پولس و ایمان آوردن وی را برای آنان نقل نمود.[3] وی پولس را به عنوان همکار خویش به انطاکیه می آورد و پس از آن بارها و بارها با وی به سفرهای تبلیغی می رود[4] اما این همکاری مدت زیادی دوام نمی آورد. پولس و برنابا با یکدیگر اختلاف پیدا می کنند و نهایتا از یکدیگر جدا می شوند.[5]
گذشته از کتاب اعمال رسولان، نام برنابا در رسالات پولس نیز آمده است. البته پولس در جایی وی را متهم به نفاق و دورویی می نماید[6] که این مسأله را می توان در ادامه ی اختلافات آن دو ارزیابی نمود.
انجیل برنابا در گزارشهای تاریخی
گفته میشود که در تاریخ، بارها از انجیلی به نام انجیل برنابا سخن به میان آمده است. طبق نقلهای موجود، این انجیل برای اولین بار و به طور مشخص در قانون نامه ی کلیساهای غربی که در سال 382 میلادی منتشر گردید تحریم شد. پاپ داماسوس در سال 383 میلادی نسخهای از این انجیل را به دست آورده و آن را در کتابخانهی خود قرار می دهد. پاپ گلاسیوس اول که در قرن پنجم میلادی می زیسته، این انجیل را جزء انجیلهای ممنوعه اعلام میکند. فوتیوس، اسقف استانبول در قرن نهم میلادی، در مجموعه قوانین کلیسایی خویش، خواندن این انجیل را تحریم می نماید و در نهایت اینکه پاپ گلاسیوس دوم در سال 1118 میلادی خواندن آن را تحریم مینماید.[7] با این حال در هیچ یک از منابع تاریخی، گزارشی را از محتوای این انجیل نمی توان یافت.همین مسأله، محققان را با مشکلی جدی روبرو نموده است.
محتوای انجیل برنابا
یکی از مهمترین علل معتبر دانستن این انجیل از سوی برخی مسلمانان، محتوای این انجیل است. دو ویژگی برجسته ی این انجیل تصریح به اصل توحید و ذکر نام پیامبر اسلام است. در این انجیل که دارای 222 باب است، بارها بر یگانگی خداوند تصریح شده است[8] و الوهیت حضرت مسیح نیز به شدت انکار شده است.[9] همچنین بارها به روشنی نام پیامبر اسلام ذکر شده است.[10]
البته به نظر می رسد صرف وجود برخی همخوانیها با تعالیم اسلامی برای اعتقاد به اعتبار این انجیل کافی نباشد و باید محتوای آن را به طور کامل مورد بررسی قرار داد.
نسخه های موجود از انجیل برنابا
قدیمی ترین نسخهی موجود از انجیل برنابا به زبان ایتالیایی است که امروزه در کتابخانهی سلطنتی وین نگهداری می شود. علاوه بر این نسخه، متن دیگری از این انجیل به زبان اسپانیایی نیز در اوایل قرن هجدهم میلادی کشف شده است. به جز این دو نسخه، نسخه ی معتبر و قدیمی دیگری از این انجیل در دست نیست.
داستان کشف انجیل برنابا
در آغاز نسخه اسپانیایی مقدمه ای وجود دارد که بسیار بحث برانگیز بوده است. در این مقدمه، راهبی ایتالیایی به نام فرامارینو[11] داستان یافتن این انجیل را شرح میدهد. این راهب پس از آنکه در آثار ایرنئوس به مطالبی در مورد برنابا بر میخورد مشتاق یافتن انجیل برنابا می گردد. وی اظهار می دارد که پس از تقویت ارتباطات خویش با پاپ سکتوس پنجم با استفاده از همین آشنایی توانسته است به کتابخانه ی خصوصی پاپ وارد شود. سپس در فرصتی مناسب و زمانی که پاپ به خواب می رود به طور اتفاقی یکی از کتابها را بر می دارد که همان انجیل برنابا بوده است. او مخفیانه این کتاب را از کتابخانه خارج میکند و پس از مطالعهی آن مسلمان میشود.[12]
البته این تنها یک ادعا است که نمیتوان به آسانی در مورد آن اظهار نظر نمود. از یک سو نسخهی ایتالیایی موجود در کتابخانهی سلطنتی وین دارای قدمت زیادی نیست و برخی از دانشمندان تاریخ آن را به حدود 1575میلادی باز میگردانند و از سوی دیگر نمی توان به طور قاطع اظهار داشت که آیا نسخه ای که راهب فرامارینو بدان دست یافته است همین نسخهی ایتالیایی است یا نسخهای دیگر؟
برخی ادعا نموده اند که نسخه ی ایتالیایی موجود، ترجمه ای از یک متن عربی بوده است اما تحقیقات دانشمندان نشان می دهد که نسخه ی موجود، در اصل به زبان لاتینی یا ایتالیایی قدیم بوده و در قرن شانزدهم یا هفدهم میلادی توسط فردی ونیزی به ایتالیایی جدید ترجمه شده است.[13]
اشکالاتی در مورد اعتبار این انجیل
برخی دانشمندان مسلمان و مسیحی در مورد اعتبار این کتاب تردید نمودهاند.[14] از جمله اشکالات وارد شده بر این انجیل آن است که چرا در هیچ یک از روایات اسلامی، نامی از این انجیل به میان نیامده است.
گذشته از این، در مباحثات دانشمندان مسلمان هیچگاه به این انجیل استناد نشده است و حتی کوچکترین اشاره ای به این کتاب در کتابهای مسلمان وجود ندارد.
در کتابهای ملل و نحل نیز اثری از نام این کتاب وجود ندارد در حالی که اگر این کتاب دارای قدمت میبود باید در کتابهای ملل و نحل، نام آن ذکر میگردید.[15]
همچنین دانشمندان مسیحی در پاسخ به این سؤال که چرا نام این انجیل در برخی متون قدیمی مانند فهرست کتب ممنوعه که از سوی پاپ گلاسیوس اول منتشر گردید وجود دارد اظهار می دارند: نام این کتاب در ضمن کتابهای گنوسیان درج شده است. می دانیم که گنوسی ها معتقد بودند که مسیح دارای بدن جسمانی نبود و شخصیتی فرا طبیعی داشت در حالی که در انجیل برنابای کنونی دقیقا نقطه ی مخالف این مسأله را می بینیم یعنی مسیح فردی کاملا عادی و بنده ای از بندگان خداست و به هیچ روی، شخصیتی فرا طبیعی ندارد. بنابر این گزارشهای تاریخی موجود در مورد انجیل برنابا و تحریم آن، ربطی به انجیل برنابای موجود ندارد.[16]
گذشته از بینام و نشان بودن این انجیل، اشکالات دیگری نیز مطرح شده است که به اختصار به آن می پردازیم:
1.برنابا هرگز به عنوان یکی از شاگردان مسیح معرفی نشده و اصلا ساکن فلسطین نبوده است بلکه فردی یهودی بوده که از ساکنان جزیره قبرس بوده است و سالها پس از مصلوب شدن مسیح و با دعوت رسولان حضرت عیسی، به مسیحیت پیوست.[17] این در حالی است که کاتب این انجیل خود را از نزدیک ترین شاگردان مسیح معرفی می کند.[18]
2.در این انجیل ذکر شده که سال یوبیل هر صد سال یکبار رخ میدهد[19] در حالی که سال یوبیل تا زمان مسیح و حتی مدتها پس از آن حضرت نیز هر پنجاه سال یکبار فرا می رسید.[20] تغییر زمان یوبیل به هر صد سال یکبار، به امر پاپ بونیفاس هشتم در سال 1300.م صورت پذیرفت. بنابر این نویسنده ی این انجیل پس از قرن چهاردهم می زیسته است.[21]
3.در این انجیل آمده که نیقودیموس با این تصور که یهودا همان حضرت مسیح است صد رطل عطر بر بدن وی ریخت.[22] این در حالی است که واحد رطل در زمان پادشاهان عثمانی برای اولین بار به کار گرفته شد و سپس در سایر کشورها و از جمله اسپانیا و ایتالیا شیوع یافت. از این رو تاریخ نگارش این انجیل را نمی توان به عصر رسولان بازگرداند.[23]
4.ادبیات این انجیل نشان از آن دارد که این انجیل در اصل به زبان ایتالیایی نگاشته شده و هرگز ترجمه ای از یک متن یونانی نیست و بدیهی است که این زبان پس از عصر دانته شیوع یافت.[24]
5.در این انجیل داستانهایی از حضور فریسیان در عصر ایلیای نبی وجود دارد و حال آنکه می دانیم که فریسیان پس از جلای بابلی به وجود آمدند و در قرن دوم میلادی به شکل یک گروه دینی در آمدند. آنان هرگز در زمان ایلیا وجود نداشتند. بنابراین نویسنده، فردی ناآگاه بوده است و نمی تواند برنابای یهودی بوده باشد.[25]
افزون بر این، برخی تعالیم این انجیل با تعالیم اسلامی متفاوت است. به عنوان نمونه در این انجیل آمده است که فرشتگان بر خاک آدم سجده کردند و سپس روح بر او دمیده شد[26] در حالی که مطابق گزارش قرآنی، فرشتگان پس از خلقت آدم موظف به سجده شدند.[27]
در این انجیل از آسمانهای 9 گانه سخن به میان آمده است[28] در حالی که قرآن تعداد آسمانها را 7 بر می شمارد.[29] در این انجیل نام برادر هابیل را قایین معرفی می کند[30] در حالی که این نام در کتاب مقدس مورد استفاده قرار گرفته است[31] و نام وی در منابع اسلامی قابیل معرفی شده است. در مورد حضرت مریم نیز چنین نقل شده است که وی عیسی را بدون درد به دنیا آورد در حالی که قرآن به صراحت از درد زایمان مریم سخن میگوید.[32]
اعتبار این انجیل در هالهای از ابهام
به نظر می رسد در مواجهه با این انجیل دو نظریه را بتوان ارائه داد:
نخست آنکه بگوییم این انجیل یک انجیل ساختگی و جعلی است که توسط فردی بی اطلاع از آموزه های مسیحیت و ناآشنا با مبانی اولیه ی قرآن، نوشته شده است.
دیگر اینکه آن را انجیلی معتبر بدانیم که بعدها و در گذر تاریخ، دستخوش تحریفاتی شده است.
به هر روی، اظهار نظر قطعی در مورد این انجیل و اعتبار آن بسیار مشکل است.
منبع مقاله: http://wiki.ngoic.ir
[1] اعمال رسولان 4: 36 – 37.
[2] اعمال رسولان 11: 24.
[3] اعمال رسولان 9: 26 – 27.
[4] اعمال رسولان 11: 25 و بابهای 13، 14 و 15.
[5] اعمال رسولان 15: 36 – 40.
[6] غلاطیان 2: 13.
[7] سیر تاریخی انجیل برنابا، حسین توفیقی، انتشارات در راه حق، 1361.ش، ص 17 – 20.
[8] انجیل برنابا 39: 14، 41: 33، 93: 17 و...
[9] انجیل برنابا 52: 10، 92: 18 – 19 و...
[10] به عنوان مثال در بابهای 35، 36، 39، 41، 42، 43، 44 و 54 نام پیامبر و توصیفات آن حضرت آمده است.
[11] Framarino.
[12] انجیل برنابا، ترجمة الدکتور خلیل سعادة، مطبعة المنار، بیتا، مقدمة المترجم.
[13] همان.
[14] برای نمونه ر.ک: أبوالخیر، القس عبدالمسیح بسیط؛ انجیل برنابا هل هو انجیل صحیح؛ مطبعة بیت مدارس الأحد، 2004.م، الطبعة الثالثة، ص 21.
[15] أبوالخیر، القس عبدالمسیح بسیط؛ پیشین؛ ص 32 – 37.
[16] أبوالخیر، القس عبدالمسیح بسیط؛ پیشین؛ ص 44.
[17] اعمال رسولان 4: 36 – 37.
[18] سمعان، عوض؛ انجیل برنابا انجیل مزیف؛ دار النشر الأسقفیة، بیتا، ص 43.
[19] انجیل برنابا 82: 18 83: 25
[20] لاویان 25: 11.
[21] الحداد، یوسف؛ انجیل برنابا شهادة زور علی القرآن الکریم؛ منشورات المکتبة البولسیة، 1990.م، طبعة ثانیة، ص 36 و سمعان، عوض؛ پیشین؛ ص 47.
[22] انجیل برنابا 217: 2 – 11.
[23] سمعان، عوض؛ پیشین؛ ص 48.
[24] الحداد، یوسف؛ پیشین؛ ص 25 و سمعان، عوض؛ پیشین؛ ص 51.
[25] الحداد، یوسف؛ پیشین؛ ص 31.
[26] باب 35.
[27] سوره ی حجر، آیه 29.
[28] انجیل برنابا 178 – 6.
[29] سوره ی بقره، آیه 29.
[30] انجیل برنابا 18: 63.
[31] پیدایش 4: 1.
[32] سوره مریم، آیه 23.
سلام. هدف این وبلاگ به هیچ وجه اهانت به عقاید دوستان مسیحی نیست. خدا خود میداند که ما مسلمانان چقدر حضرت عیسی(ع) و مادر بزرگوارش مریم مقدّس(س) را دوست داریم. از مسیحیان هم نفرتی در دل نداریم، بلکه آنها را دوست داریم.